من یک مدیک هستم

پول و چیز

چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۴۸ ب.ظ

بعد از اردیبهشت امسال و امتحان رزیدنتی که همچون توپ یک پنالتی از دست رفته، به خارج از چهارچوب شوت شدم، دوباره دارم می خوانم برای امتحان اردیبهشت 97... روزها و شب ها  توی خانه، پای کتاب درس و لیوان (لیوان های!) قهوه... برای اینکه حوصله ام سر نرود ناخنکی هم به کتاب های غیر درسی می زنم، یکی از کتاب هایی که اخیراً به سفارش یک کتاب فروش خواندم «خانه لهستانی ها» بود، با آن روایت گری جذاب ودلنشینش... خیلی چسبید... یکی از پاراگراف هایش که اشکم را درآورد و دست گذاشته بود روی چیزی که جا دارد هر روز و هر روز یادآوری شود اینجا می نویسم... جملات زیر از زبان یک خاله جوان در توصیف شوهر جوانمردش (جلال) است برای خواهرزاده کوچکش:

 «... آمیزجلال همچین آدمیه... مردم داره، از ضعیف دفاع می کنه، باغیرته،لوطیه... کسی که لوطی باشه، ژاندارمم هست، قاضی هم هست، شاطرنونوا هم هست، نمی ذاره حق بخوابه... دلشو به کفتر خوش نمی کنه... تو خونه ای که زن غریبه هست پیژامه ابریشمی نمی پوشه... به ناموس مردم نگاه نمی کنه. ناموسش شاهرگشه، به ش دلبستگی داره. ناموسِ مردمو ناموسِ خودش می دونه... معرفت داره، دلاوره... حالیت شد؟...»


 

پ.ن: بحث ناموس شد... بد نیست مستند «پول و پورن» را که روایتی از فرستادن دختران همین سرزمین به دوبی و مالزی برای تن فروشی ست، از این لینک بخرید و دانلود کنید: (برای دانلود کلیک کنید)



"إن الحیاة عقیدة وجهاد"...

  • ۹۶/۰۸/۱۷
  • medic

نظرات  (۲)

  • سعید یگانه
  • با آرزوی بهترینها در اردیبهشت 97
    :-)
    پاسخ:
    ممنونم :)
    دیدن مستند را موکول کنیم بعد امتحانات میان ترم .... 
    آدم لوطی این روزها نیاز است؟! 
    پاسخ:
    داش مشتی ها با امام حسین راه افتادن رفتن کربلا... آقایون(!) موندن مکه و مدینه که به کلاس درس تفسیر قرآنشون برسن! 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">